دو ایرانی خلاق، توانستند با طراحی و ساخت لامبورگینی و فراری این خودروهای لوکس را به صورت دستساز در داخل کشور بسازند.
محمدرضا ريحاني ۴۴ ساله و فارغ التحصیل رشته مهندسي برق با همکاری پسر 9 ساله اش ایلیا توانست، لامبورگینی ایرانی بسازد.
تاکنون چند هزار دستگاه خودروی لامبورگينی آونتادور در کل دنيا ساخته شده است. نمونه تولید شده توسط آقای ريحانی در حال حاضر به عنوان نمونه مجهز به موتور ۸ سيلندر ۲۲۰ اسب بخار با طراحی گيربکس خود سازنده، قابليت حرکت و مانورهای اساسی رانندگي را دارد و بر اساس اطلاعات ارائه شده، قابليت نصب دو موتور ۸ سيلندر بر روی اين خودرو وجود دارد.
گفتني است اين خودرو که (lamborghini persian gulf) نام گذاري شده است قرار است به صورت نمايشی با همکاری شرکت ايرانی دادمهر به عنوان سفير صلح ايران از شمال کشور تا خليج فارس و با شعار صلح جهانی، مسير متنوعی را از شهر های مختلف کشور طي نمايد.
محمد رضا ريحانی قصد دارد ۱۶ شهريور سفری را از مشهد به بندرعباس آغاز کند. او میخواهد ۳۰ شهريور روز جهانی صلح، لامبورگينی پرشين گلفش را که نشاندهنده توانمندی ايرانی است به خليج هميشگی فارس برساند.
خودروی فراری دست ساز معرفی شده در این مطلب، از معدود خودروهای دست سازی است که در ایران پلاک شده است.
از فاصله ی دور این خودرو بسیار شبیه به فراری Pininfarina F50 به نظر می رسد که طراحی آن مربوط به سال 1995 است. ولی با دقت بیشتر می توان پی به دست ساز بودن و متفاوت بودن این خودرو برد. از رو به رو خودرو کاملاً کشیده و با سقف کوتاه حدود 1 متر است که بدون وجود درهای افقی، ورود و خروج کاری محال است!
سپر جلو از جنس فایبر گلاس است که طراحی آن با فراری F50 کاملاً متفاوت بوده و دارای 2 پرژکتور است. با وجود متفاوت بودن سپر جلو، باز هم هماهنگی خوبی با سایر قطعات مجاور دارد. مثلاً شیب های روی در کاپوت در روی سپر ادامه پیدا کرده و سپر با آن هماهنگ است.
چراغ ها در روز بسته هستند و نمای ایرودینامیک تری را از خودرو نشان می دهند. در نمای جانبی خودرو متوجه می شوید که خم های موجود در عضلات خودرو کم است و این باعث می شود که بدنه تیز (مثل بدنه 405) به نظر برسد. ولی با توجه به محدودیت ها و امکانات ساخت دستی، باز هم طراحی و ساخت این بدنه در ایران بی نظیر می باشد.
رنگ اتاقک سیاه است که ترکیب جالبی را با رنگ لاستیک ها و سپر ها به وجود آورده است. در واقع نیمی از اتاقک را درها پوشانده اند. در زیر درها یک شکاف وجود دارد که معمولاً در خودرو های فراری و لامبورگینی نقش انتقال هوای سرد و فشرده را به ترمز دارد.
در ادامه ی بدنه نیز خطوط انتهایی بدنه تشکیل یک اسپویلر بزرگ و یک تکه متصل به بدنه را می دهد که 4 سانتیمتر از سقف بلند تر است و بلندی آن باعث می شود تسلط راننده نسبت به دید عقب کم نشود که این نشان دهنده تجربه ی ارزشمند طراح این خودرو است.
رینگ ها نیز 5 پره ساده از مارک Scudo و 17 اینچ می باشند و لاستیک ها نیز با اسپکت 40 و پهنای 205 هستند که در رابطه با این خودرو می شد از رینگ های بهتری استفاده کرد. ترمزهای جلو و عقب نیز از نوع کاسه ای معمولی بودند!
عقب این خودرو نیز طراحی نویی داشت و سعی شده بود تا اصالت فراری را حفظ کند. دو چراغ بزرگ گرد فرورفته در بدنه عموماً شما را یاد کروت میاندازد؛ ولی همانطور که گفته شد حضور اسپویلر و دیگر جزئیات حاکی از فراری ای است که خیابان های شهر را هیجان زده می کند.
خروجی های اگزوز در فضای بین 2 چراغ قرار دارد که حالت مسابقهای بودن به این خودروی دستساز می دهد. موتور این خودرو در زیر این دریچه شیشه ای و در زیر لاستیک زاپاس قرار دارد.
فضای داخلی خودرو ساده است و خبر از دست ساز بودن این خودرو میدهد و با این وجود نشان می دهد وقت کمتری صرف فضای داخلی خودرو شده است.